کلام خدا در کولسیان فصل 1 آیات 15 به بعد : مسیح، صورت و مظهر خدای نادیده است و نخستزاده و بالاتر از همه مخلوقات. زیرا بوسیله او هر آنچه در آسمان و زمین است، دیدنی ها و نادیدنی ها،  پادشاهان،  حکمرانان و اولیای امور آفریده شدند، آری تمام موجودات بوسیله او و برای او آفریده شدند. او قبل از همه چیز وجود داشت و همه چیز به وسیله او باهم ارتباط پیدا میکنه. او سر و منشا بدن یعنی کلیساست و نخستین کسی است که پس از مرگ زنده گردید تا تنها او در همه چیز مقام اول را داشته باشد. زیرا اراده خدا بر این تعلق گرفت که او دارای الوهیت کامل باشد. و بوسیله مسیح، همه چیز را با خود آشتی داد و بوسیله ریختن خون مسیح بروی صلیب، صلح و دوستی بین خدا و هر آنچه در آسمان و زمین است،  برقرار گردید.

شما زمانی از خدا دور بودید و با کارها و افکار شریرانه خود با او دشمنی داشتید ، اما اکنون او به وسیله مرگ جسمانی مسیح شما را با خود متحد ساخته تا شما را پاک، بی عیب و بی آلایش به حضور خود بیاورد، البته به شرط اینکه ایمان خود را از دست ندهید، محکم و استوار بمانید و آن امیدی را که در وقت شنیدن انجیل بدست آوردید، ترک نکنید.

اول تیموتاوس فصل 1 آیات 4 _ 6  : او مایل است همه آدمیان نجات یابند و حقیقت را بشناسند،  زیرا یک خدا وجود دارد و یک واسطه بین خدا و انسان ، یعنی شخص عیسی مسیح  که جان خود را به عنوان کفاره در راه همه داد و به این ترتیب در زمان مناسب این حقیقت به ثبوت رسید.، عبرانیان فصل 10 آیه 10 : پس وقتی عیسی مسیح  اراده خدا را بجا آورد و بدن خود را یک بار و آن هم برای همیشه بعنوان قربانی تقدیم کرد، ما از گناهان خود پاک شدیم.

پس  وقتی  عیسی مسیح خداوند  را دارید  یعنی همه چیز را دارید و خداوند توسط روح القدوس در وجود شما ساکن است و هیچوقت شما رو ترک نخواهد کرد و همیشه با شما و در شما خواهد بود و به هیچ وجه جهان قادر نخواهد بود او را از شما بگیرد .،آمین

عیسی  یعنی  بخشش و  نجات دهنده بشر از گناهان.،آمین

عیسی یعنی   پاک کردن و آزاد کردن انسانها از اسارت شریر و شیطان و تاریکی .،آمین

عیسی یعنی  با خود خدا راحت حرف زدن و شنیدن.،آمین

عیسی یعنی  ساکن شدن خدا در قلبها و در میان ما انسانها.،آمین

عیسی یعنی  در آغوش  و در دستان امن خداوند بودن.،آمین

عیسی یعنی  خود خداوند.،آمین

عیسی  یعنی  اجابت کننده دعاها.،آمین

عیسی  یعنی  راه و راستی و حیات و قیامت و نجات .،آمین

عیسی یعنی خدا با ماست.،آمین

عیسی یعنی  فرزند خدا بودن ما انسانها  و خدا پدر بودن برای ما انسانها.،آمین

عیسی یعنی  دادن تولد دوباره به انسانها.،آمین

عیسی یعنی  از عذاب جاودانی رهاشدن و  وارد شدن به ملکوت و بهشت جاویدان.،آمین

عیسی یعنی  فیض و برکت و شفا و سلامتی و محبت و شادی و آرامش و خوشی و فروتنی و امید و بخشش و امنیت و مهربونی و صبوری و وفاداری و نجات دهنده.،آمین

(عبرانیان فصل  11 از آیات 17 به بعد) : از روی ایمان، ابراهیم در وقت آزمایش اسحاق را به عنوان قربانی به خدا تقدیم نمود. آری، این مرد که وعده های خدا را پذیرفته بود، حاضر شد یگانه فرزند خود را به خدا تقدیم نماید، با اینکه خدا به او گفته بود نسل او از اسحاق خواهد بود.

ابراهیم خاطر جمع بود که خدا قادر است اسحاق را حتی پس از مرگ زنده گرداند. به عبارت دیگر او را بصورت نمونه ای از مردگان باز یافت.

ایمان باعث شد که اسحاق یعقوب و عیسو را برکت دهد و از امور آینده سخن گوید.

از روی ایمان ،یوسف در پایان عمر خویش درباره رفتن اسرائیل از مصر سخن گفت و به آنان دستور داد با استخوانهای او چه کنند.

ایمان باعث شد که وقتی موسی به سن بلوغ رسید ، از مقام و لقب ( پسر دختر فرعون) بودن صرف نظر نموده آن را رد کند و تحمل سختیها با اقوام خدا را به لذتهای زودگذر گناه ترجیح دهد.

از راه ایمان بود که قوم اسرائیل از دریای سرخ عبور کرد، چنانکه گویی از زمین خشک میگذرد، اما وقتی مصریان سعی کردند از آن بگذرند،غرق شدند.

ننگ و خاری بخاطر مسیح را ثروتی عظیم تر از گنجهای مصر دانست، زیرا او به پاداش عالم آینده چشم دوخته بود.

ایمان باعث شد که موسی مصر را ترک کند و ازخشم پادشاه نهراسد،  زیرا او مانند کسی که خدای نادیده را همیشه در جلوی چشمان خودمیبیند ثابت قدم بود.  بوسیله ایمان ، موسی فصح را برقرار نمود و خون را پاشید تا فرشته مرگ ، نخستزادگان اسرائیل را نکشد.

ایمان ، اطمینانی است به چیزهایی که به آن امیدواریم و اعتقادی است به چیزهایی که نمیبینیم. از راه ایمان بود که مردم در زمان گذشته مقبول خدا شدند.

از راه ایمان، ما پی میبریم که کاینات چگونه با کلام خدا خلقت یافت بطوری که آنچه دیدنی است از آنچه نادیدنی است بوجود آمد.

بله، عزیزان  ما ایمانداریم  به خالق مطلق ، آفریننده جهان و آسمان و زمین  یعنی خدای پدر  که یگانه پسرش ( یعنی عیسی مسیح ) را بخاطر ما انسانها فرستاد  تا بروی صلیب کشته شود و خونش ریخته شود  و روز سوم از مردگان برخواست و ما ایمان داریم که عیسی مسیح ( خدای زنده) است  و در دست راست خدای پدر  نشسته است  و برای فرزندان خداوندشفاعت میکند  و هرکسی به عیسی مسیح  ایمان بیاورد هلاک نگردد  بلکه حیات جاویدان یابد و نجات یافته است و گناهانش بخشیده شده است. و همچنین  ما ایمانداریم به روح القدوس ( روح خداوند)  که بنا بر گفته عیسی مسیح خداوند  روح القدوس  همیشه با شما و در شما میماند و جهان قادر نخواهد بود  او را از شما بگیرد.،و ما ایمان داریم  که هرچیزی و هر خواسته ای  از خدای پدر  در نام یگانه پسرش ( یعنی عیسی مسیح)  بخواهیم  او  آنرا به ما خواهد داد  و دعاهایمان را اجابت خواهد کرد. و همچنین  ما ایمان داریم و کلیسای جامع و مشارکت مقدسین در محبت عیسی مسیح خداوند. آمین

با ایمان آوردن به عیسی مسیح بعنوان خداوند به تمام آرزوها و خواسته هاتون خواهید رسید  و دعاهاتون در نام عیسی مسیح  اجابت خواهد شد.و حتی شفای بیماران و یا داشتن آرامش و برکت و امید و خوشی و شادی و صبوری و گرمی و مهربونی و سلامتی و  وفاداری را در عیسی مسیح  خواهید داشت  و عیسی مسیح خداوند  آنها را به شما خواهد داد.

از همه شماها دعوت میکنم  به عیسی مسیح بعنوان خداوند ایمان بیارید تا نجات یابید و گناهانتان بخشیده بشه و خداوند شماهارو به داوری نیاره  و صاحب ملکوت و حیات جاویدان بشید.( چون در مسیحیت نجات و بخشش گناهان تضمین شده است  در حالیکه در اسلام نجات و بخشش گناهان تضمین نشده است).رومیان فصل 3 آیات 22 _ 26 : و فقط از راه ایمان به عیسی مسیح همه ایمانداران را نیک میشمارد، زیرا هیچ تفاوتی نیست، همه گناه کرده اند و از جلال خدا محرومند. اما با فیض خدا، همه به وساطت عیسی مسیح که آنان را آزاد میسازد، بطور رایگان،  نیک محسوب میشوند.زیرا خدا مسیح را بعنوان وسیله ای برای آمرزش گناهان که با ایمان به خون او به دست می آید  در مقابل چشم همه قرار داده و با اینکار خدا عدالت خود را ثابت نمود  زیرا در گذشته به سبب بردباری خود، گناهان آدمیان را نادیده گرفت  تا در این زمان ، عدالت خدا کاملا به ثبوت برسد، یعنی ثابت شود که خدا عادل است و کسی را که به عیسی ایمان می آورد، نیک میشمارد.

رومیان فصل 10 آیات 9 , 10 : زیرا اگر با لبان خود اعتراف کنی که عیسی ، خداوند است و در قلب خود ایمان آوری که خدا او را پس از مرگ زنده ساخت، نجات خواهی یافت. زیرا انسان با قلب ایمان می آورد  و نیک محسوب میگردد و با لبهای خود به ایمانش اعتراف میکند و نجات می یابد.،آمین

پس هرکسی به عیسی مسیح  بعنوان  خداوند  ایمان بیاورد  هرگز خجل نخواهد شد، زیرا که ایمان از  شنیدن  پیام  حاصل میشه و  پیام  هم  کلام  خداست. ،آمین

خدا محبت است.،آمین

در مسیحیت دو واژه ( روزه و پرهیز) وجود دارد که بین این دو تفاوت وجود دارد. در ایامی که با عنوان پرهیز معرفی شده، تنها از مصرف گوشت پرهیز میکنند. اما در ایام موسوم به روزه علاوه بر پرهیز از مصرف گوشت،  غذای مصرفی و  دفعات وعده غذا هم محدود میشود. 

برخی از مسیحیان معتقدند که روزه ظاهری نیست، بلکه باطنی و معنوی بوده و هدف اصلی آن تقرب جوئی به خدا با فروتنی است. احکام مشخص و واضحی در مسیحیت درباره روزه وجود ندارد. و پیروان آن میتوانند فردی یا اجتماعی برای یک یا چند روز یا چندساعت روزه بگیرند.

روزه  مسیحی برای ثواب و بدست آوردن دل خدا و رهایی از گناه و نجات نیست بلکه با ریخته شدن خون مسیح و مرگ و دفن او و زنده شدن از مردگان ما نجات پیدا کردیم.

ولی در اسلام  مسلمانان با روزه گرفتن و با چندین ساعت  نخوردن و نیاشامیدن میخوان همش خدارو راضی کنن و خداوند همش ازشون دوره  و خداوند هیچوقت قابل شناخت و درک نیست و  مسلمانها نمیدونند که آیا با نماز و روزه  و مکه و حج رفتن و زیارت کردن و اعمال شریعت انجام دادن به خدا می رسند  یا نه؟ و فکر میکنند با روزه گرفتن و نماز و قرآن خواندن میتوانند نجات پیدا کنند و مدام در سردرگمی و گمراهی اسیر هستند و هیچوقت نمیتوانند بخشش خدا رو طلب کنند  چون خدارو ندارند  و مدام  در غیبت کردن و گناه و و و لواط و مزاحمت و آزار و اذیت کردن دیگران و قتل و غارت و دروغ و ی و ی و جنگ و خشونت و سربریدن  و بسر میبرند.

نجات و بخشش گناهان و داشتن حیات جاویدان  فقط با ایمان آوردن  به عیسی مسیح  بعنوان خداوند میسر میشود  نه با انجام دادن اعمال شریعت.( بیایید قلبتونو به عیسی مسیح خداوند بسپارید تا نجات و شفا و شادی و خوشحالی و صبوری و برکت و آرامش و امنیت و فیض و بخشش گناهان و امید را بدست بیارید).

روزه حقیقی آن است که هیچ گناه و خطایی نکنی و با قلبی خالص خود را وقف خدمت خدا کنی.

در مسیحیت شما قادر هستید که بر طبیعت گناه آلود خود غلبه کرده، در دوستی و اطاعت از خدا بسر برید.       مسیحیت یعنی ایمان به شخص عیسی مسیح که بروی صلیب مرد،   جریمه گناهان را پرداخت نمود و روز سوم از مردگان برخواست. 

با مرگ مسیح بروی صلیب  دین  گناهان شما پرداخت شده است، و حالا شما میتوانید با خدا مشارکت کنید.

دلیلی که اسلام تثلیث و صلیب مسیح را انکار میکند و همچنین تجسم مسیح را انکار میکند،  دلیلش این است که شخصیت و ذات خدا را در کتاب مقدس انکار میکند، در صورتیکه آموزه تثلیث معرف شخصیت و ذات خدا و رابطه خدا با انسان میباشد.

پس مسلم است که صلیب در اسلام معنی پیدا نمیکند، اگر خدا فقط ارباب ما است و ما هم بنده و غلام او هستیم و رابطه فقط رابطه ارباب و غلام است. و فقط فرستادن تعدادی پیامبر هست برای هدایت انسان، به همین خاطر هست که صلیب و مرگ مسیح و رستاخیز مسیح برای اسلام معنی ندارد.

برطبق کتاب مقدس خدا انسان را خلق نکرد که انسان بمیرد، بلکه خدا انسان را خلق کرد برای حیات ابدی.

وقتیکه کتاب مقدس را مطالعه میکنیم در میابیم که بخاطر گناه آدم و حوا، رابطه شکسته شده بین انسان و خدا،  زمانی که این موضوع را متوجه میشویم بعد معنای صلیب را میتوانیم درک کنیم. صلیب همانند پلی است که این رابطه شکسته شده را دوباره برقرار میکند.

در انجیل متی فصل 11 آیه 27 : پدر همه چیز را به من سپرده است و هیچکس جز پدر، پسر را نمیشناسد و هیچکس پدر را نمیشناسد بجز پسر  و کسانی که پسر بخواهد پدر را به ایشان بشناساند. 

انجیل یوحنا فصل 1 آیه : میخوانیم: کسی هرگز خدا را ندیده است،  اما عیسی ، فرزند یگانه خدا، او را دیده است زیرا همواره همراه پدر خود، خدا میباشد.  او هرآنچه را که ما باید درباره خدا بدانیم،  به ما گفته است.  و همچنین در انجیل یوحنا فصل 17 آیه 3 : میخوانیم: زندگی جاوید از این راه بدست میاید که تو را که خدای واقعی و بینظیر هستی و عیسی مسیح را که به این جهان فرستاده ای بشناسند. 

در قرآن آنهایی که اعمال نیکو که دارند سنگینتر از اعمال بدشان باشد به بهشت راه پیدا میکنند. و آنهایی که اعمال بدشان بیشتر از اعمال خوبشان است به جهنم میروند.       اما کتاب مقدس به ما میگوید: که برطبق اعمال انسان نیست که ما انسانها نجات و زندگی جاویدان را خواهیم داشت،  بلکه بخاطر فیض و بخشش و رحمت خداست که ما میتوانیم نجات و حیات ابدی را داشته باشیم. همینطور که در کتاب مقدس میخوانیم: میتوانیم متوجه این موضوع بشویم در افسسیان 2 آیه 8 : بنابراین در اثر بخشش رایگان و مهربانی خدا و توسط ایمانتان به مسیح است که نجات یافته اید، و این کار شما نیست، بلکه هدیه خداست. 9 : نجات و نتیجه اعمال خوب ما نیست، از اینرو هیچکس نمیتواند به خود ببالد. 10 : این خداست که ما را از نو آفریده و این زندگی جدید را از فیض وجود عیسی مسیح به ما داده است.

غلاطیان فصل 2 آیه 16 : میخوانیم: بخوبی میدانیم که انسان نه با اعمال شریعت ، بلکه فقط با ایمان به عیسی مسیح  پاک و بی گناه شمرده میشود. پس ما خود نیز به عیسی مسیح ایمان آوردیم تا با ایمان به مسیح پارسا شمرده شویم و نه با اعمال شریعت ، زیرا هیچ بشری از راه انجام اعمال شریعت پارسا شمرده نمیشود.

غلاطیان فصل 2 آیه 21 : زیرا اگر نجات از راه اجرای شریعت و دستورهای مذهبی حاصل میشد، دیگر ضرورتی نداشت که مسیح جانش را برای ما فدا کند.

در دو دیدگاه الاهیات اسلام و مسیحیت  نکته ای که در مورد نجات در اسلام بسیار مهم است و باید توجه کرد این است :  که هیچکس نمیتواند یقین داشته باشد به نجات و آمرزش گناهان و یا رستگار شدن ، چرا؟  چون هیچکس نمیداند که چقدر کار خوب انجام داده و چقدر کا بد.

پس کسی در اسلام یقین و اطمینان ندارد به رستگاری و یا نجات خودش.         حتی در دنیای اسلام روایات است که پیامبر اسلام حضرت محمد که گفته: تو نمی توانی  به کسی بگویی که آیا تو مومن و مسلمان هستی ویا اینکه نه! 

چون تو نمی دانی   که خدا ایمان تو را قبول کرده و یا اینکه نه!

در اسلام فقط میتوانی بگویی  انشالله ( اگر خدا بخواهد)  که بعضی از این روایات در کتاب ( Answering islam) آمده است.       تنها گارانتی که در اسلام وجود دارد که شما رستگار میشوید و یا نجات و زندگی جاویدان را خواهید داشت این است که شهید شدن شما در راه خدا است،   اگر شما در جهاد شهید شوید آن یک گارانتی است.   اما بدون شهادت در راه خدا هیچ گارانتی وجود ندارد، که خدا شما را قبول کرده است و یا اینکه نه ! 

پس همیشه با این اضطراب و استرس  باید زندگی کنید!!  و این یک واقعیت است در دنیای اسلام  در صورتیکه هیچوقت اطمینان نجات و زندگی جاویدان را ندارد. حتی برای یک لحظه.

انتخاب و تفکر کردن با شماست.

سوره انعام آیه 151 : نفسی را که خدا حرام گردانیده جز بحق نکشید.

دستور اخلاقی بعدی، نفی کشتن انسان بیگناه هست.  البته این دستور جهان شمولی است. اما این دستور هم در مورد طبقات مختلف بطور یکسان صادق نیست.  مهمترین استثنا غیر مسلمانانند.  چنانچه در فصول ( انسان در قرآن) و (ت در قرآن) به تفصیل بحث شد.

غیر مسلمانان حق حیات ندارند و مسلمانان باید آنان را بکشند و آنانرا بطور کامل از صفحه ی  گیتی براندازند.   پس از نظر قرآن قتل مسلمان زشت و بد است ولی قتل غیرمسلمان نیت.

از طرف دیگر زندگی برده ی  مسلمان و زن مسلمان با انسان آزاد مسلمان ارزش یکسانی دارد.    اگر مرد مسلمانی زنی مسلمان را بکشد نصف دیه را میدهد و قصاص نمیشود.      ولی اگر زنی، مرد را بکشد قصاص ( کشته) میشود.

اگر مسلمان آزاد برده ی مسلمانی را کشت فقط پول آنرا به قیمت روز بازار به صاحبش میپردازد اما اگر برده ای  فرد آزادی را کشت قصاص میشود.

میبینید که جان انسانها هم بر اساس طبقه بندی اسلام ارزشهای متفاوتی دارد و حکم حرمت قتل فقط در مورد مرد آزاد مسلمان بطور کامل صادق است.

علاوه بر آن، در اسلام حکم ناعادلانه ی  مرگ برای بیگناهان صادر شده است،  مثلا کسیکه از اسلام خارج شود، کسیکه برای مرتبه ی سوم شراب بخورد، کسیکه ی محصنه کند،  کسیکه لواط کند  هرچند فاقد همسر باشد، کسیکه به محمد یا قرآن توهین کند، کسیکه از اسلام و محمد و قرآن انتقاد کند،  کسیکه علیه حکومت اسلامی اقدام کند.

تمام این موارد حکم مرگ دارند که بسیار ناعادلانه هستند.

ملاحظه میکنید  که در اسلام و قرآن  فقط دستور به کشتن و هلاک کردن و شکنجه کردن و عذاب کشیدن انسانها داده است.

درباره مستی:

در انجیل نوشته: افسسیان فصل 5 آیه :   مست شراب میشوید،  که شما را به هرزگی میکشاند، بلکه از روح پر شوید.

در قرآن نوشته: سوره نسا آیه 42 : ای اهل ایمان، هرگز در حال مستی به نماز نیایید تا بدانید چه میگویید( و چه میکنید)  و نه در حال جنابت ( به مساجد آیید) مگر آنکه رهگذر باشید تا وقتی که غسل کنید  و اگر بیمار بودید یا آنکه در سفر باشید یا قضا حاجتی دست داده باشد یا با ن مباشرت کرده اید  و آب برای تطهیر و غسل نیافتید پس به خاک پاک تیمم کنید،  آنگاه صورت و دستها را ( بدان) مسح کنید که خدا بخشنده و آمرزنده است.

نحوه  رفتار با زن:

در انجیل نوشته: افسسیان فصل 5 آیه 28 : به همین سان، شوهران باید همسران خود را همچون بدن خویش محبت کنند. آن که زن خود را محبت میکند، خویشتن را محبت مینماید.

در قرآن کریم نوشته: سوره نسا آیه 33 : مردان را بر ن تسلط و حق نگهبانی است بواسطه آن برتری که خدا برای بعضی مقرر داشته و هم بواسطه آنکه مردان از مال خود نفقه دهند، پس ن شایسته مطیع شوهران و در غیبت آنها ( حافظ حقوق آنها) باشند از آن رو که خدا هم ( حقوق ن را)  حفظ فرموده است. و نی که از نافرمانی آنان( در حقوق همسری) بیمناکید باید نخست آنان را موعظه کنید، ( اگر مطیع نشدند) از خوابگاه آنان دوری گزینید و ( اگر باز مطیع نشدند)  آنان را به زدن تنبیه کنید، چنانچه اطاعت کردند دیگر راهی بر آنها مجویید، که همانا خدا بزرگوار و عظیم الشان است.

ارزش زن:

در انجیل نوشته: افسسیان 5 آیه 25 : ای شوهران، ن خود را محبت کنید، آنگونه که مسیح نیز کلیسا را محبت کرد و جان خویش را فدای آن نمود.

در قرآن نوشته: سوره بقره 222 : ن شما کشتزار شمایند، پس ( برای کشت فرزند صالح) بدانها نزدیک شوید هرگاه ( مباشرت آنان) خواهید، و چیزی برای خود پیش بفرستید و خدا ترس باشید و بدانید که محققا نزد خدا خواهید رفت.

درباره :

انجیل نوشته: متی فصل 5 آیه های 27 : شنیده اید  که گفته شده مکن، 28 اما من به شما می گویم  : هرکه با شهوت به زنی بنگرد، همان دم در دل خود با او کرده است.

در قرآن کریم نوشته: سوره نسا 23 : و ن شوهردار ( برشما حرام است) مگر آنها را که ( از راه اسارت) مالک شده اید، ( زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است) اینها احکامی است که خداوند برشما مقرر داشته است. اما ن دیگر غیر از اینها ( که گفته شده برای شما حلال است،) که با اموال خود، آنان را اختیار کنید، در حالیکه پاکدامن باشید و از خودداری نمایید، و نی را که متعه( ازدواج موقت) میکنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهی برشما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر ، با یکدیگر توافق کرده اید( بعدا میتوانید با توافق آن را کم یا زیاد کنید)  خداوند، دانا و حکیم است.

درباره عیسی مسیح و محمد رسول الله:

در انجیل نوشته: یوحنا باب آیات 16 : زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانه خود را داد تا هرکه به او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد، 17 : زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند، بلکه فرستاد تا بواسطه او نجات یابند.

در قرآن نوشته: سوره نسا آل عمران آیه 163 : خدا بر اهل ایمان منت گذاشت که رسولی از خودشان در میان آنان برانگیخت که بر آنها آیات او را تلاوت میکند و آنان را پاک میگرداند و به آنها علم کتاب ( احکام شریعت) و حقایق حکمت می آموزد، و همانا پیش از آن در گمراهی آشکار بودند.

درباره بهشت:

انجیل نوشته: متی فصل 22 آیه 30 : در روز قیامت کسی نه زن میگیرد و نه شوهر میکند، بلکه همه همچون فرشتگان آسمان خواهند بود.

قرآن نوشته: سوره آل عمران 14 : ای پیغمبر بگو: میخواهید شما را آگاه گردانم به بهتر از اینها؟ برای آنان که تقوا پیشه کنند نزد خدا باغهای بهشتی است که در زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن جاوید و متنعم هستند و ن پاکیزه و آراسته ای ( از همه بهتر) خشنودی خدا، و خداوند به حال بندگان بیناست.            سوره آل عمران 141 : آیا گمان میکنید به بهشت داخل خواهید شد حال آنکه هنوز خدا از شما آنان را که ( در راه دین، ) جهاد کرده و در سختیها مقاومت کنند معلوم نگردانیده است.

درباره طلاق زنها:

در انجیل نوشته : متی فصل 19 آیه 9 : به شما میگویم، هر که زن خود را به علتی غیر از خیانت در شویی طلاق دهد و زنی دیگر اختیار کند، کرده است.

در قرآن نوشته: سوره بقره 235 : گناهی بر شما نیست اگر طلاق دهید نی را که با آنان مباشرت نکرده و مهری مقرر نداشته اید. 

درباره مخالفان و دشمنان:

در انجیل نوشته: متی فصل 5 آیه های 44 : اما من به شما میگویم دشمنان خود را محبت نمایید و برای آنان که به شما آزار میرسانند، دعای خیر کنید  45 : تا پدر خود را که در آسمان است، فرزندان باشید،  زیرا او آفتاب خود را بر بدان و نیکان میتاباند و باران خود را بر پارسایان و بدکاران می باراند.

در قرآن نوشته: سوره توبه 4 : پس چون ماههای حرام ( ذیقعده،ذیحجه،محرم،رجب، که مدت امان است)  در گذشت آنگاه مشرکان را هرجا یابید به قتل برسانید و آنها را دستگیر و محاصره کنید و هر سو در کمین آنها باشید . چنانچه توبه کرده و نماز به پا داشتند و زکات دادند  پس از آنها دست بردارید، که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.

درباره بی ایمان ها:

انجیل نوشته: یوحنا فصل 3 آیه های 17 : زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند، بلکه فرستاد تا بواسطه او نجات یابند  : هر که به او ایمان دارد محکوم نمیشود، اما هر که به او ایمان ندارد، هم اینک محکوم شده است، زیرا به نام پسر یگانه خدا ایمان نیاورده است.

در قرآن نوشته: سوره توبه آیه 29 : بکشید کسانی را از اهل کتاب که به خدا و قیامت ایمان نمی آورند،  حرام خدا را حرام نمیدانند و دین حق را نمی پذیرند.

درباره راه یافتن به بهشت و حیات جاودان:

انجیل نوشته: یوحنا فصل 3 آیه های 16 : زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانه خود را داد تا هرکه به او ایمان آورد هلاک نگردد،  بلکه حیات جاویدان یابد 17 : زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند،  بلکه فرستاد تا بواسطه او نجات یابند.    رومیان فصل 2 آیه 6 : خدا ( به هر کس مطابق اعمالش سزا خواهد داد).

در قرآن نوشته: سوره آل عمران 141 : آیا گمان مکنید به بهشت داخل خواهید شد  حال آنکه هنوز خدا از شما آن را که ( در راه دین) جهاد کرده و ( در سختیها) مقاومت کنند معلوم نگردانیده است؟!

درباره سوگند( قسم):

در انجیل نوشته: متی فصل 5 آیات 34 : اما من به شما میگویم،  هرگز سوگند مخورید  37 : پس ( بله) شما همان ( بله) باشد و ( نه) شما ( نه)،  زیرا افزون بر این، شیطانی است.

قرآن نوشته: سوره بقره آیه 225 : خدا شما را به سوگندهای لغو مواخذه نکند ولیکن به آنچه در دل دارید مواخذه خواهد کرد و خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.

انتخاب و تفکر کردن ، با شماست.

کلام خدا در انجیل متی فصل 11 آیات 28 _ 30 ( عیسی مسیح میفرماید: بیایید نزد من ای تمامی زحمتکشان و گرانباران و من به شما آرامی خواهم داد. یوغ مرا به گردن گیرید و از من تعلیم یابید، زیرا من بردبار و فروتن هستم و جانهای شما آرامی خواهد یافت، زیرا یوغ من آسان و بار من سبک است).، 

اگر در زندگی خود ،ناامید هستی و به پوچی رسیدی و آرامش نداری و قصد خودکشی داری و بدنبال شفا و سلامتی و برکت و شادی و خوشی و مهربونی و محبت و صبوری و وفاداری و خویشتنداری هستی  و آنها را نداری  بخاطر این است که خدای زنده( عیسی مسیح)  را در زندگیتون ندارید و درزندگیتون خلا خداوند است   چون  اینها را فقط خدای زنده( عیسی مسیح) میتونه بهتون ببخشه  اگر ازش درخواست کنید  آنرا بهتون خواهد داد.  برای داشتن آرامش و برکت و شفا ودر زندگی  فقط و فقط با ایمان آوردن به عیسی مسیح بعنوان خداوند میسر میشود  و نه چیزی یا کسی دیگر، عیسی  خداوند است و او  جانهای ناآرام شما را آرامی میدهد،  در حالیکه نماز و روزه و حج و گریه زاری و سینه و زنجیرزنی و کربلا و زیارت و قرآن خواندن و صدقه دادن و نذری دادن و ثواب کردن و دادن خمس و زکات و پرستش محمد و فاطمه و علی و حسن و حسین و ابوالفضل و عباس و مهدی و،به شما آرامش نمیدهد  و حال روحی و روانی و جانهای شما را بدتر ناآرام و شیطانی میکند و طوریکه  حس پوچی و خودکشی و ناامیدی بسراغتون میاید. چون شیطان همه جا در کمین بی ایمانان است  ،کسانیکه در ایمان به عیسی مسیح بسر نمیبرن و در زندگی خود گمراه و سرگردان و بی هدف و ناآرام هستن،.

با ایمان آوردن به عیسی مسیح بعنوان خداوند برای خود و خانوادهاتون آرامش و شفا و سلامتی و برکت و امید و شادی و خوشی و قوت و مهربونی و محبت و صبوری  به ارمغان بیاورید   چون همانطور که در بالا اشاره به کلام خدا شده است  اینها فقط در عیسی مسیح  به شماها هدیه ابدی  داده خواهد شد  و نه هیچکس و هیچ چیز دیگه ای,(عیسی مسیح پشت در قلبها ایستاده و در میزند  و هرکس صداشو بشنود و در را بروی او باز کند  تا عیسی وارد قلب و ذهن و زندگی شما شود و با شما شام خواهد خورد و شما با او   و باشما دوستی برقرار خواهد کرد.)جلال بر نام مقدس عیسی مسیح خداوند. ،آمین،هللویاه

جواب: باورهای اساسی مسیحیت در اول قرنتیان فصل 15 آیه های 1 تا 4  اینگونه بطور خلاصه بیان شده اند: حال ای برادران، بگذارید بار دیگر حقایق انجیل را بیاد شما آورم، یعنی همان خبر خوشی را که قبلا به شما اعلام کردم و شما هم آنرا با شادی پذیرفتید و اکنون نیز ایمانتان بر همین پیغام عالی استوار است. همین خبرخوش است که اگر واقعا به آن ایمان داشته باشید، باعث نجاتتان میگردد، مگر آنکه ایمانتان واقعی نباشد.   من مهمترین حقایق انجیل را همانطور که دیگران به من رساندند. به شما اعلام کردم.  یعنی این حقایق را که مسیح طبق نوشته های کتاب آسمانی، جان خود را در راه آمرزش گناهان ما فدا کرد و مرد، در قبر گذاشته شد و روز سوم زنده گردید و از قبر بیرون آمد،  همانطور که انبیا پیشگویی کرده بودند.

اعتقاد و ایمان مسیحی در این آیات مشخص است،  آنچه که مسیحیت را در مقایسه با سایر ادیان منحصربفرد میکند این است که مسیحیت پیش از آنکه در رابطه با مراسم مذهبی باشد در مورد برقرار کردن یک رابطه نزدیک با خدا میباشد.      ایجاد این رابطه تنها حاصل کار مسیح و خدمات روح القدوس در زندگی ایمانداران است.

مسیحیان بر این عقیده اند  که کتاب مقدس کلام الهام شده خدا میباشد. به همین دلیل آنها ایمان دارند که آموزش کتاب مقدس در هر زمینه ای صحیح ترین ، بانفوذترین،  و مقتدرانه ترین  نظر است. ( دوم تیموتائوس فصل 3 آیه 16 و دوم پطرس فصل 1 آیات 20 , 21 ),  مسیحیان به خدای یگانه اعتقاد دارند که در سه شخص:پدر، پسر، روح القدوس  وجود دارد.

مسیحیان ایمان دارند که هدف خاص خدا از آفرینش انسان این بوده است که انسان با خدا رابطه داشته باشد، اما گناه، بشریت را از خدا جدا ساخت( رومیان 3 آیه 23 و فصل 5 آیه 12 ) .مسیحیت میگوید، که عیسی خدای کامل و انسان بی نقصی بود که بر این جهان خاکی قدم نهاد( فیلیپیان 2 آیه های 6 تا 11 ) و بروی صلیب جان داد. مسیحیان ایمان دارند که عیسی مسیح پس از مرگ دفن شد، روز سوم از مردگان برخاست، و الان در دست راست خدای پدر نشسته است تا برای ایمانداران شفاعت کند( عبرانیان فصل 7 آیه 25).            پیغام مسیحیت اعلام این حقیقت است که مرگ مسیح بروی صلیب برای پرداخت جریمه گناه بشر کافی و بسنده بوده است، و این همان عاملی است که رابطه گسیخته بین خدا و انسان را بازسازی میکند.( عبرانیان فصل 9 آیات 11 تا 14 و فصل 10 آیه 10 , رومیان فصل 6 آیه 23 و فصل 5 آیه 8 ).    مسیحیت میگوید: انسان برای اینکه نجات پیدا کند و به این رابطه احیا شده دست یابد، باید به کاری که عیسی مسیح بروی صلیب به انجام رسانید،  ایمان آورد،   اگر شخصی ایمان داشته باشد که مسیح به جای او مرد و با مرگ خویش جریمه گناهان او را پرداخت نموده و از مردگان قیام کرد، آن شخص نجات یافته است.     هیچکس قادر نیست نجات را توسط کارهای خوب خودش بدست آورد.  در واقع   هیچکس نمیتواند آنقدر نیکو و بی گناه باشد که خدا را خشنود سازد، زیرا همه ما گناهکاریم ( اشعیا فصل 53 آیه 6 و فصل 64 آیه های 6 , 7 )  علاوه بر این، چون مسیح تمام آنچه برای نجات ما لازم بود،  تمام و کمال انجام داد.  نمیتوان چیزی به آن اضافه کرد  برای اینکه کاری که او انجام داد   کاملا برای نجات کافی است.

به همین دلیل هنگامی که بروی صلیب جان خود را فدا کرد، گفت: تمام شد ( یوحنا فصل 19 آیه 30 ) , این گفته به این معنی است که کار نجات تمام شد.

بر اساس مسیحیت،  نجات یعنی آزاد شده از اسارت زندگی گناه آلود گذشته و برقرار کردن دوباره رابطه با خدا میباشد.     زمانی ما برده و در خدمت گناه بودیم، ولی الان در خدمت عیسی مسیح هستیم( رومیان فصل 6 آیات 15 تا 22).         تا زمانیکه ایمانداران در این زندگی در بند گناه باشد همواره در وسوسه ارتکاب گناه خواهد بود.   تنها راه پیروزی بر وسوسه و گناه این است که ایمانداران خود را به مطالعه و اطاعت از کتاب مقدس بسپارند و همواره تحت کنترل روح القدوس زندگی کنند.    زندگی تحت کنترل روح القدوس بدین معنی میباشد که زندگی روزمره خود را تحت کنترل و راهبردی روح القدوس سپری کنیم،   اجاره بدهیم که روح القدوس افسار زندگی ما را در دستان خود بگیرد و ما نیز کاملا از او اطاعت کنیم.          در حالیکه بسیاری از مذاهب پیروان خود را به اطاعت از یک سری قوانین مجبور میکنند.     اما مسیحیت یعنی ایمان به اینکه عیسی مسیح که بروی صلیب مرد،  جریمه گناهان را پرداخت نمود، و روز سوم از مردگان برخاست.   با مرگ مسیح بروی صلیب تاوان گناهان ما پرداخت شده است،  و حال ما میتوانیم با خدا معاشرت و مشارکت داشته باشیم.

در مسیحیت میتوانیم بر طبیعت گناه آلود خود غلبه کنیم و در رابطه نزدیک و صمیمی با خدا زندگی کنیم،   این همان مسیحیتی است که کاملا بر اساس خواست و گفته کتاب مقدس است.

یکی از فجیعترین جنایات محمد پیامبر اسلام ( ام قرفه، پیرزنی که بدنش را دوشقه کردند)،

راهزنی و غارتگری برای تامین منابع مالی:

محمد بن عبدالله،  با استفاده از راهزنی و روشهای غیراخلاقی دیگر، منابع مالی خود را تامین کرده است:

پیروان محمد بن عبدالله، در همان ابتدای هجرت به مدینه ، کاروانی را از نزدیک مدینه عبور میکرد، مورد حمله قرار دادند و با سرقت آن اموال، هزینه های اعمال بعدی خود را تامین کردند.

استراتژی وحشیگری و خشونت:

ت محمد بن عبدالله بر این بود که با ارتکاب خشونت به صورت علنی ترس و وحشت در دل دیگران ایجادکند. مثلا وقتی که او به قبیله بنی قریظه حمله کرد ، علی رغم اینکه آنها بدون هیچ مقاومتی تسلیم شدند، اما محمد بن عبدالله دستور داد تا سر تمامی مردان را از تن جدا کنند،  و عمدا طوری رفتار کرد که همگان این اتفاق را ببینند و به گوش دیگر قبایل برسد ، محمد بن عبدالله میخواست با این روش، به دیگر قبایل بگوید هرگونه مقاومتی ، چنین عواقبی را در پی خواهد داشت.

سر بریدن:

محمد بن عبدالله،  بروی بریدن سر قربانیان ، تاکید ویژه ای داشته است!!   دلیل نیز ساده است،      خشونتی که در این کار هست، باعث ایجاد یک نظام وحشت در میان طرفداران و مخالفین میشود.

به ن:

محمد بن عبدالله خوب میدانست که طرفداران او نیز به رابطه جنسی نیاز دارند و او از ن به عنوان جایزه برای پیروانش و جنگجویان خود استفاده میکرد.  هرگاه به قبیله ای حمله میکردند، پیروان محمد بن عبدالله اجازه میافتند به ن اسیر کنند و آنها را صاحب شوند.

در جامعه عرب، که به ن به شکل ناموس نگریسته میشود، مورد قرار گرفتن زن یک خانواده یا قبیله ، بدترین فاجعه ای است که ممکن است رخ دهد، و محمد بن عبدالله،  از همین روش برای استراتژی وحشیگری و خشونت  استفاده میکرد.

فروش ن اسیر:

فروش نی که به اسارت در میایند نیز روش مشابهی برای تحقیر و نابودی قبیله قربانی محسوب میشده است، و این کاری بوده که محمد بن عبدالله،  به کرات این کار را انجام داده است.

سودای حاکمیت و حکمرانی برکل منطقه:

حاکمیت بر منطقه و غارت کشورهای همجوار ، به ن کشورهای منطقه ،داشتن برده هایی از کشورهای مختلف، رویایی است که محمد بن عبدالله بر سر پروراند و به واقعیت پیوست! 

یکی از فجیعترین جنایات محمد پیامبر اسلام ( ام قرفه، پیرزنی که بدنش را دوشقه کردند):        در رمضان سال ششم هجری ، محمد گروهی را به فرماندهی زید بن حارثه به ناحیه وادی القری فرستاد. در وادی القری این گروه با طایفه بنی فزاره روبرو شدند و بین آنها جنگی در گرفت و مسلمانان شکست خوردند و زید با اینکه زخمی شده بود توانست فرار کند و خود را به مدینه برساند. زید بن حارثه سوگند خورد تا از بنی فزاره انتقام نگیرد از انجام روابط جنسی خودداری خواهد کرد .  پس از بهبودی زخمهای زید ، محمد دوباره او را به وادی القری فرستاد ، اینبار زید پیروز شد و ام قرفه و دختر او را به اسارت گرفت. نام ام قرفه ( فاطمه بنت ربیعه بن پدر)  بود و نزد اعراب دارای مقام بالایی بود، چنانکه ضرب المثلی درباره او داشتند ( اگر شریفتر از ام قرفه هم بودی ، بیش از این نبودی)،   در میانه راه زید به قیس بن محسر دستور داد که ام قرفه را بکشد .  قیس ام قرفه را که زن سالخورده ای  بود، به وحشیانه ترین شکل ممکن کشت.  او هر یک از پاهای ام قرفه را بوسیله طنابی به شتری سرکش بست و در دوجهت مختلف رها کرد و پیرزن از وسط دریده شد.،،،ارائه منابع اسلامی.

1, مسیحیت به خدای واحد معتقد است که در سه شخص : پدر، پسر، روح القدوس میباشد.یعنی سه شخص که دارای یک ذات میباشد و آن ذات خداست. عیسی مسیح خدای کامل و انسان کامل است . در اسلام این مسئله یک کفر است و ایمان به عیسی مسیح بعنوان خداوند و پسر خدا به عنوان شرک محسوب میشود.

2, در مسیحیت مصلوب شدن و برخاستن مسیح از مردگان یکی از اساسی ترین وقایع ایمان مسیحی است و این مسئله اساس ایمان مسیحی میباشد.  در حالیکه در قرآن نوشته شده عیسی مسیح مصلوب نشده بلکه شخصی که به شباهت او در آمده بجای او مصلوب شده و مردم فکر کرده اند که عیسی مسیح مصلوب شده.

3, در مسیحیت اطمینان نجات از گناه و داشتن حیات ابدی از همین حالا و بصورت نقدی تضمین شده است ولی در اسلام این اطمینان وجود ندارد.

4, اساس ایمان و عمل مسیحیان کتاب مقدس میباشد که تشکیل شده از کتابهای تورات و انجیل( عهد عتیق و عهد جدید). از دیدگاه مسیحیان این کتابها الهام خدا هستند و مکاشفه خدا به بشر.  اسلام معتقد است که کتاب مسیحیان و یهودیان تحریف شده و تنها کلام حقیقی خدا، قرآن است( در صورتیکه برای ادعای خود هیچ دلیل و سند و مدرک معتبری ندارند).

5, مسیحیت معتقد است که عیسی مسیح کار نجات بشر را تمام کرد و آخرین پیامبر که بر زمین ظاهر شده یحیی تعمیددهنده بود است و عیسی مسیح نه فقط یک پیامبر  بلکه پسر خدا و نجات دهنده نیز میباشد و او همه چیز را به اتمام رساند.        اسلام معتقد است محمد آخرین پیامبری است که ظاهر شده و ادیان قبلی را کامل کرده است.

6, مسیحیت معتقد است هیچکس بر زمین مانند عیسی مسیح متولد نشده( از باکره و بدون دخالت مردی ، حتی به شهادت قرآن)،    هیچکس مانند او زندگی پاک و بی عیب  نداشته و هیچکس معجزاتی را که او کرده ، انجام نداده و هیچکس مانند عیسی مسیح بخاطر گناهان ما جانش را فدا نکرده و هیچکس مانند مسیح از مردگان برنخاسته و برمرگ پیروز نشده و هیچکس نیز مانند عیسی مسیح به آسمان صعود نکرده و نیز هیچکس مانند عیسی مسیح برنخواهد گشت.      اسلام معتقد است که محمد برتر از مسیح و کامل کننده مسیح است، اما بدون ارائه دلیلی بر برتری محمد بر عیسی؟؟؟؟

7, مسیحیت معتقد به تعدد زوجات نیست و معتقد است خدا برای هر مرد یک زن را در نظر گرفته است و ازدواج امری مقدس است.    در اسلام محمد با نه زن دائم ازدواج کرد و به تعدد زوجات معتقد بود.   در مذهب شیعه حتی ازدواج موقت( صیغه) نیز که از دیدگاه مسیحی نوعی فحشا محسوب میشود رایج است ( با کلاه شرعی).     قابل ذکر است که محمد خود نمونه خوبی از اطاعت قرآن نبود، چون در قرآن آمده که یک مسلمان نمیتواند بیشتر از چهار زن داشته باشد و محمد خودش نه زن داشت و خود نمونه بدی برای مسلمانان است که کلام قرآن را پیروی نکرده.